امکان قانونگذاری برای هر مورد خاص، منتهی شدن قواعد حقوقی به نتایج غیر عادلانه و غیر منصفانه، تحولات و نیازمندیهای جدید که قواعد موجود قادر به پاسخگویی آنها نیستند و … این دلایل همراه با دیگر عوامل ضرورت مداخله قاضی را برای تزریق اخلاق و مفاهیم اخلاقی به حقوق، در کل، و قراردادها به طور خاص توجیه میکند.
اوصاف حسن نیت به عنوان یک مفهوم حقوقی و اخلاقی و ضرورت وجود آن جهت پویا و زنده نگه داشتن حقوق و قواعد حقوقی باعث نزدیکی این مفاهیم با مفاهیم دیگری شده است که دارای اوصاف و اهدافی مشابه هستند. نزدیکی این مفاهیم منجر به طرح این سؤال میشود که وجه تفاوت و تشابه این مفاهیم با حسن نیت در چیست؟ مفاهیم و اصطلاحاتی که معمولاً از آنها به عنوان مفاهیم مشابه حسن نیت یاد میشود عبارتند از:«1-انصاف؛2- سوءاستفاده از حق؛3- معامله منصفانه؛4-نظریه خلاف وجدان؛5- استاپل؛6- تعهدات امانی؛7- اخلاق حسنه».
مفاهیم ذکر شده در فوق ارتباط نزدیکی با مفهوم حسن نیت دارند. به اعتقاد پروفسور زیمرمن اصل حسن نیت در حقوق قراردادهای بینالمللی به طور بالقوه با همه یا اغلب دکترینهای حقوق مدرن قراردادها مرتبط است. مفاهیمی همچون دارا شدن بلاجهت تقصیر در انعقاد قراردادها، استاپل، اظهار خلاف واقع، تعهدات امانی، خلاف وجدان، تفسیر قرارداد، عیوب اراده، تعهد دادن اطلاعات و … را میتوان به عنوان نمونههایی از مفاهیم مرتبط با حسن نیت ذکر کرد. لیکن پرداختن به همه این مفاهیم در این پژوهش امکانپذیر نیست. لذا به مواردی از آنها به طور خلاصه اشاره خواهیم داشت.
بند اول: حسن نیت و سوءاستفاده از حق
در این بند مفهوم سوءاستفاده از حق و جایگاه آن در حقوق قراردادهای بن المللی بررسی میگردد و سپس ارتباط آن با حسن نیت مشخص میگردد.
الف) مفهوم سوءاستفاده از حق
وقتی در تعریف حق گفته میشود که «حق عبارت است از سلطه و اختیاری که یک فرد در برابر دیگر افراد دارد در خود این تعریف این واقعیت نهفته است که حق در هر صورت، متضمن محدودیتها و در بعضی مواقع زیانهایی برای دیگران است. مثلاً هنگامیکه شخص صاحب یک خانه یا ملکی دیگر است معنای این مالکیت این است که دیگران حق دخالت در آن خانه یا ملک را ندارند. وقتی شخصیی مال مباحی را حیازت کرد یا زمینی را تحجیر نمود برای او حقی ایجاد میشود که به موجب آن میتوان دیگران را از تصرف و دخالتی که مغایر با حق اوست باز دارد. این وضع در بقیه حقوق نیز وجود دارد». بنابراین هر حقی دارای این ماهیت است که اولاً، برای صاحب آن امتیازی بهحساب میاید و ثانیاً، مستلزم محدودیت ودر بعضی موارد متضمن زیانهایی برای دیگران است. بنابراین ممکن است صاحبان حق به علت امتیازی که دارند موقعیتی به دست آورند که با بهرهگیری از آن موقعیت حق خود را به زیان دیگری بکار برده و با این اقدام محدودیتها و زیانهایی برای افراد دیگر به وجود آورند. لذا این فکر پیش آمد که باید راهی جستجو کرد تا جلوی سوءاستفاده از حق گرفته شود و شرایطی ایجاد کرد که صاحبان حق امتیاز خود را در جهتی عادلانه بکار گیرند. طرفداران این نظریه میگویند «که این نظریه متحرک و انعطافپذیر است و وسیلهای است برای پیشرفت حقوق و تطبیق آن با الزامات اجتماعی. با توسل به این نظریه بدون آنکه لازم باشد قوانین را به سرعت تغییر داد – میتوان حقوق را با الزامات جدید اجتماعی منطبق ساخت و قانون را در مسیرهای نو هدایت کرد.»
مفهوم سوءاستفاده از حق در حقوق ایران از مصادیق قاعده لاضرر است و مواد 132، 122، 125 و 139 قانون مدنی به نوعی مفهوم این قاعده را مدنظر قرار داده است. علاوه بر این اصل چهلم قانون اساسی نیز صراحتاً قاعده لاضرر و نفی سوءاستفاده از حق را مورد توجه قرار داده است بنابراین در اصل منع سوءاستفاده از حق در حقوق ایران تردیدی وجود ندارد.
پس از شناخت مفهوم سوءاستفاده از حق در بند بعد ارتباط آن را با حسن نیت بررسی خواهیم کرد.
ب) رابطه حسن نیت و سوءاستفاده از حق
موضوع ضرورت حسن نیت در اعمال حقوقی که در بسیاری از قوانین پذیرفته شده است از جمله مفاهیمی است که با نظریه سوءاستفاده از حق نزدیک بوده و حتی ممکن است بهعنوان مبنایی برای این نظریه محسوب شود. «درباره معیار سوءاستفاده از حق عقاید علمای حقوق فرانسه را میتوان به سه دسته کلی خلاصه کرد: 1) گروهی سوءاستفاده از حق را تقصیر در اعمال حق دانستهاند 2) دستهای برای تحقق سوءاستفاده از حق سوءنیت و قصد اضرار را لازم دانستهاند 3) و به عقیده گروهی معیار سوء استفاده از حق تجاوز به غایت اجتماعی حقوق است. اما آنچه که به بحث حسن نیت مربوط میشود نظر دسته دوم است. طرفداران این نظریه سوءاستفاده از حق را به این دلیل قابل مجازات و ناپسند میدانند که به اصول اخلاقی لطمه میزند لذا معیار آن را قصد اضرار و سوءنیت میدانند. با این تحلیل طرفداران این نظریه اظهار میدارند که تقصیر غیرعمدی از آنجا که با اصول اخلاقی برخورد نمیکند نمیتواند برای حق محدودیت ایجاد کند، عمل زیانبار از آنجا که در اعمال حق بوده مشروع است ولی به علت وجود سوءنیت و قصد اضرار عامل آن مخدوش میشود. این نظر مورد توجه رویه قضایی نیز قرار گرفته است و چندین رأی بر این مبنا صادر گشته است. چندگانگی دیدگاههای حقوقدانان فرانسه رویه قضایی این کشور را نیز سردرگم کرده است و هر یک از این سه نظریه طرفدارانی دارد اما بهنظر میرسد گرایس عمده دادگاهها به قبول معیار سوءنیت و قصد اضرار بوده است.»
مواد 226، 242 قانون مدنی آلمان معیار «رفتار درست» و «حسن نیت» را بهعنوان معیار سوءاستفاده از حق معرفی کردهاند و حقوقدانان این کشور معتقدند که چنانچه اعمال حق با حسن نیت مخالف باشد به منزله سوءاستفاده از حق است، در واقع «منع سوءاستفاده از حق از نهادهایی است که دادگاههای آلمان بر اساس اصل حسن نیت ایجاد کردهاند». ماده 124 قانون مدنی لبنان مقرر میدارد که: «چنانچه کسی حق خود را بدون حسن نیت یا برخلاف غایت اجتماعی آن اعمال کند مسئول خسارت وارده بر دیگران است» بند 2 ماده 1158 قانون مدنی ونزوئلا نیز میگوید: «کسی که بدون حسن نیت یا خارج از هدف و غایتی که بهخاطر آن حق به او اعطا شده است حق خود را اعمال کند مسئول خسارات وارده است» بنابراین همانگونه که ملاحظه میگردد در بسیاری از کشورها حسن نیت مبنای نظریه سوءاستفاده از حق قرار گرفته است و با وجود حسن نیت سوءاستفاده از حق محقق نخواهد شد.
نکته دیگر اینکه معنای واقعی حسن نیت در قراردادهای بین المللی که همانا داشتن صداقت و درستی است ممکن است با معنای سوءاستفاده از حق که ضرر رساندن به دیگری است از بین برود و این شائبه قوت گیرد که سوءاستفاده از حق با کلیت خود آن را دربرمیگیرد. در حالیکه چنین امری بهخصوص در حیطه قراردادهای بین المللی صحیح نمیباشد زیرا حسن نیت در قراداد مفید یک امر یا فعل میباشد. و سوءاستفاده از حق مقید به رابطه قراردادی نیست و ترک فعل بوده و فید نهی است. نکته دیگری اینکه حسن نیت در قراردادها نه تنها شامل اجرای با حسن نیت تعهدات است بلکه مفید این معنا نیز هست که حقوق نیز باید با حسن نیت اجرا شوند و نظریه سوءاستفاده از حق تنها با حسن نیت در اجرای حقوق ارتباط پیدا میکند و همانگونه که از نان آن پیداست با لزوم رعایت حسن نیت در تعهدات ارتباطی ندارد بنابراین کلیت نظریه حسن نیت در قراردادها از این لحاظ بیشتر است و شامل حقوق و تعهدات میشود.
بند دوم: حسن نیت و انصاف
در این بند ابتدا به طور خلاصه مفهوم انصاف را بیان میداریم و سپس ارتباط حسن نیت و انصاف را بررسی خواهیم کرد.
الف) مفهوم انصاف
نصفت یا انصاف از اصول عدالت است که تعریف آن همانند حسن نیت بسیار مشکل است. در واقع حسن نیت و انصاف از مفاهیم کیفی هستند که تعریف آنها بسیار مشکل است. «شاید بتوان گفت که نصفت احساس عدالتی است که ایجاد میکند در یک قضیه تمام شرایط خاص مربوط به آن در نظر گرفته شود. این کاربرد برای آن است که بتوان از سختی قواعد حقوقی کاست یا خلاء ناشی از سکوت قانون را برطرف نمود.»
یکی از نویسندگان انصاف را معادل عدل دانسته است و برای این دو مفهوم تعرایف زیر را آورده است:
«الف: گذاشتن پایه احقاق حق بر مساوات در مقابل قانون و احترام به حقوق افراد.
ب: در مقابل قوانین موضوعه بکار میرود یعنی نظری که از قوانین موضوعه گرفته شده است و حتی ممکن است مغایر با آن باشد در عین حال که مصداق عدل و انصاف شمرده میشود.»
برخی نیز عدالت و انصاف را متفاوت از یکدیگر دانسته و میگویند: «عدالت همانند حقوق یک مفهوم نوعی و همگانی است ولی انصاف یک مفهوم شخصی است یعنی مفهومی که بر حسب اشخاص متفاوت است و انصاف در هر مورد حکم خاص دارد در حالیکه عدالت نسبت به همه یکسان است». عدالت حکم میکند که هر مدیونی دین خود را به موقع بپردازد و فرقی بین بدهکار و معسر و غیر معسر قایل نیست ولی انصاف حکم میکند که به بدهکار معسر مهلت داده شود یا بدهیاش تقسیط شود و عدم انعطاف عدالت در برابر چنین شخصی تعدیل شود.
به نظر میرسد که ارائه تعریف روشن و مشخصی از این مفهوم امکانپذیر نباشد اما از آنجایی که نقش مهمی در حقوق دارد باید با توجه به نقش و عملکرد آن مورد توجه قرار گیرد. از مجموع نظرات ابرازی میتوان دو نقش عمده برای انصاف ذکر نمود؛ یکی اینکه انصاف نقش اصلاح قراردادها را برعهده دارد. چنانچه قراردادی را سخت و بیروح ببیند آن را با سایر قواعد با موضوع مستحدثه منطبق مینماید و به اصلاح و تعدیل آن میپردازد. دیگر اینکه در جایی که قرار داد ناقص بوده یا رسا نمیباشد، آن را تکمیل مینماید که غرض نهایی هر دو نقش تحقق عدالت بهتر است.
بهطور خلاصه میتوان گفت که حسن نیت دارای دو نقش عمده است یکی نقش اصلاحی که قواعد خشک حقوقی را اصلاح میکند و دیگری جنبه تکمیلی انصاف است که در موارد سکوت و ابهام قرارداد بکار میآید.
ب) رابطه حسن نیت و انصاف
عدهای مبنا و ریشه حسن نیت را در انصاف میدانند و میگویند حسن نیت «باطناً با اعمال انصاف پیوند خورده است». دادگاههای آمریکایی نیز در مورد خریدار با حسن نیت گفتهاند: «این عبارت به دکترینی توجه دارد که ریشه در انصاف دارند» اما باید گفت این اخلاق است که حکم میکند در مقام مقایسه فردی با اراده حسن و مراقب مورد توجه قرار گیرد نه انصاف. انصاف حکم میکند که گاهی افراد به کمتر از حق قانونیشان اکتفا کنند در حالیکه تلاش حسن نیت بر این است که حقوق قانونی افراد به طور کامل رعایت شود نه کمتر نه بیشتر.
حسن نیت و انصاف دارای این شباهت هستند که درصدد اخلاقی نمودن قرارداد و یا به عبارت کلیتر، حقوق میباشند و همچنین هر دو امکان مداخله قاضی در مفاد عقد را فراهم میآورد البته این مداخله در هر یک متفاوت بوده که بیان این امر خود از تفاوتهای این دو مفهوم میباشد.
فصل دوم:
تبیین مفهومی، شیوه، ابزارها و منابع تفسیر قراردادهای بینالمللی
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
بیشک برای فهم و درک صحیح از قصد مشترک طرفین قرارداد بینالمللی ناگزیر از تفسیر قراردادها هستیم که آنهم مستلزم شناخت ابزارهای کشف اراده و اصول حاکم بر آن است. بنابراین مفهوم تفسیر و اهمیت آن و شیوههای تفسیر قراردادهای بینالمللی و سپس ابزارها و منابع تفسیر قراردادهای بینالمللی را مورد تشریح قرار خواهیم داد.
مبحث اول: مفهوم، شیوه، منابع و ابزارهای تفسیر قراردادهای بینالمللی
کلمهی تفسیر واژهای بسیار آشنا و متداول در علم حقوق بوده در ابتدا ذهن متوجه تفسیر قانون میگردد در حالیکه قراردادها و
No Comments