پویشی گاهی برای درمان بیماران مبتلا به بیاشتهائی روانی مورد استفاده قرار میگیرد (پورافکاری، 1391: 396).
– خانوادهدرمانی
رضاعی (1391) تحلیل خانوداگی را در مورد تمام بیماران مبتلا به بیاشتهائی روانی که با خانواده زندگی میکنند، به عنوان اساس قضاوت بالینی برای انتخاب نوع خانوادهدرمانی یا مشاوره میداند. در بعضی موارد خانوادهدرمانی امکانپذیر نیست؛ معهذا، در چنین مواردی ضمن رواندرمانی فردی میتوان به مسائل روابط خانوادگی پرداخت. گاهی جلسات مشاوره کوتاه مدت با اعضاء بلافصل خانواده کل خانوادهدرمانی است که مورد نیاز است.
-دارودرمانی
پراشتهائی روانی و اختلال خوردنNOS
پراشتهائی روانی (bulimia nervosa) از بسیاری لحاظ، نشان دهنده اقدام شکست خورده در بیاشتهائی روانی است، و در هدف لاغر شدن با آن مشترک است، اما در فردی روی میدهد که کمتر قادر است گرسنگی کشیدن را درحد بیماران کلاسیک بیاشتهائی روانی تحمل کند. دوره های پرخوری در این بیماران ایجاد هراس میکند چون احساس میکنند که کنترل خود را در خوردن از دست دادهاند. پرخوریهای ناخواسته به اقدامهای بعدی برای اجتناب از افزایش وزن ترساننده به انواعی از رفتارهای جبرانی، مثل پاکسازی روده یا ورزش مفرط منجر میگردد ( DSM-IV-TR، 2000: 870).
همهگیری شناسی
پر اشتهائی روانی شایعتر از بیاشتهائی روانی است. تخمینهای شیوع پر اشتهائی روانی بین 1 تا 3 درصد در زنهای جوان است. مثل بیاشتهائی روانی، پر اشتهائی روانی، در زنهای بسیار شایعتر از مردها است. امّا شروع آن در دوره نوجوانی دیرتر از شروع بیاشتهائی روانی یا در اوان جوانی است.
مطابق DSM – IV- TR (2000) میزان وقوع اختلال در مردها ده بار کمتر از زنهاست. شروع اختلال در جوانی هم روی میدهد. ( پورافکاری، 1391: 398)
درمان
اکثر بیمارانی که به پراشتهایی بدون عارضه مبتلا هستند نیاز به بستری شدن ندارند. بطور کلی مبتلایان به پراشتهائی روانی مثل مبتلایان به بی اشتهائی روانی در مورد عائم خود رازپوش نیستند؛ لذا درمان سرپائی غالباً چندان دشوار نیست (Kaplan & Sadock’s, 2007: 346).
2-3-12- خواب طبیعی و اختلالات خواب
خواب طبیعی
خواب یک رفتار عالمگیر است که در تمام گونههای حیوانی مطالعه شده است. از حشرات تا انسان وجود آن ثابت شده است. یکی از مهمترین رفتارهای انسان است که تقریبا یک سوم عمر او را میپوشاند. هر چند کارکردهای دقیق خواب هنوز روشن نیست، وجود آن آشکارا برای دوام عمر ضروری است. چون محرومیت طولانی از خواب به تخریب جسمی و شناختی، و بالاخره مرگی میانجامد. خواب ارتباط خاص با روانپزشکی دارد. چون آشفتگیهای خواب عملاً در تمام بیماریهای روان پزشکی روی میدهد و غالباً بخشی از ملاکهای تشخیصی برای اختلالات خاص است (پورافکاری، 1391: 393).
اختلالات خواب:
بیخوابی
بیخوابی عبارتست از اشکال در شروع یا دوام خواب، بیخوابی شایعترین نوع شکایت از خواب است و ممکن است گذرا یا پایدار باشد.
همهگیری شناسی: زمینهیابی روی جمعیت حاکی است که میزان شیوع آن در 1 سال 30 تا 45 درصد در افراد بالغ است ( DSM-IV-TR، 2000: 881).
درمان
رضاعی (1391) معتقد است درمان بیخوابی اولیه از مشکلترین مسائل در اختلالات خواب است. در مواردی که جزء شرطی بارز است، روش شرطی زدائی ممکن است مفید باشد. از بیمار خواسته میشود که از رختخواب فقط برای خوابیدن استفاده کند نه کاری دیگر، اگر ظرف 5 دقیقه در رختخواب خوابش نبرد باید بلند شده و خود را به کار دیگر مشغول سازد. درماندارویی یکی دیگر از درمانهای این اختلال میباشد.
2-4- جمعبندی
در جدول 2-4 گروههای اصلی بیماریهایی را که مورد بررسی قرار گرفته است و زیر گروه این بیماریها و درمان آنها جمعبندی شده است. در فصل سوم پس از تعریف روشهای درمانی و آشنایی با آنها برای تعیین فضاهای درمانی مورد نیاز از جدول مذکور استفاده شده است.
جدول 2-4: جمعبندی درمان بیماریهای بررسی شده (نگارنده)
درمان
زیر گروه بیماری
گروه اصلی بیماری
ردیف
درمان دارویی
اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی
1
بستری کردن در بیمارستان
درمانهای روانی- اجتماعی
آموزش مهارتهای اجتماعی
درمان معطوف به خانواده
درمان قاطع جامعهنگر (ACT)
گروه درمانی
رواندرمانی فردی
رواندرمانی شخصی
کار درمانی
هنر درمانی
بستری شدن در بیمارستان
اختلال اسکیزوفرنیفرم
سایر اختلالات پسیکوتیک
2
الکتروشوک درمانی
خانواده درمانی
اختلال اسکیزوافکتیو
آموزش مهارتهای اجتماعی
توانبخشی شناختی
مقاوم به درمان
بستری شدن
اختلال هذیانی و اختلال پسیکوتیک مشترک
رواندرمانی
بستری شدن در بیمارستان
اختلال پسیکوتیک گذرا
رواندرمانی
بستری کردن در بیمارستان
افسردگی اساسی و اختلال دو قطبی
اختلالات خلقی:
3
رواندرمانی خانواده
تحریک عصب واگ
نوردرمانی
روان درمانی خانواده
اختلال افسرده خوئی و اختلال خلق ادواری
گروه
د
رمانی
بستری کردن در بیمارستان
درمان دارویی
اختلال هراس و گذرهراسی
اختلالات اضطراب
4
درمانشناختی رفتاری
گروهدرمانی
رواندرمانی خانواده
هیپنوتیزم
فوبی خاص و فوبی اجتماعی
درمان حمایتی
رواندرمانی خانواده
رواندرمانی خانواده
اختلال وسواسی- جبری
گروهدرمانی
الکتروشوک درمانی
درمان دارویی
اختلال استرس پس از سانحه و اختلال استرس حاد
رواندرمانی فردی
گروهدرمانی
رواندرمانی خانواده
رواندرمانی
اختلال اضطراب منتشر
درمان دارویی
جدول 2-4: جمعبندی درمان بیماریهای بررسی شده (نگارنده)
درمان
زیر گروه بیماری
گروه اصلی بیماری
ردیف
روان درمانی
اختلال جسمانی کردن
اختلالات شبه جسمی
5
استفاده کم ازروشهای آزمایشگاهی و تشخیصی
روان درمانی و مشاوره
سندرم خستگی مزمن
نورآستنی
سندرم خستگی مزمن
6
گروههای خودیاری
رواندرمانی تواٌم با
درمان خاصی در معالجه اختلالات ساختگی موثر شناخته نشده است
اختلالات ساختگی
اختلالات ساختگی
7
شناخت درمانی
فراموشی تجزیه ای
اختلالات تجزیه ای
8
هپنوتیزم
درمان های سوماتیک
رواندرمانی گروهی
رواندرمانی التقاطی متمایل به روانکاوی
اختلال مسخ شخصیت
هیپنوتیزم و مصاحبه
دارو درمانی
رواندرمانی تواَم با دارو
اختلالات هویت تجزیه ای
شناخت درمانی
هیپنوتیزم
رفتاردرمانی
درمان با الکتروشوک
گروه درمانی
خانواده درمانی و زوج درمانی
درمان های بیانگر و کاردرمانی
بستری کردن در بیمارستان
بی اشتهایی روانی
اختلالات خوردن
9
درمان شناختی ـ رفتاری
رواندرمانی پویشی
خانواده درمانی
درمان سرپائی
پراشتهائی روانی
درمان دارویی
بیخوابی
خواب طبیعی و اختلالات خواب
10
فصل سوم
روانپزشکی
3-1- روشهای درمانی:
منظور از روان درمانی روشهایی است که برای تسکین اختلالات رفتار (بیماری روانی و مشکلات مربوط به سازگاری) به کار میرود و طی آن از وسایل روانشناسی مثل تلقین، روانکاوی، مصاحبههای راهنمایی و مشاوره و درمان نمایشی50 استفاده میشود.
3-1-1- رواندرمانی گروهی، رواندرمانی فردی و گروهی توأم، و نقشگزاری روانی:
پورافکاری (1392) معتقد است که یک روش درمانی روانپزشکی، که مقبولیت وسیعی هم دارد گروهدرمانی است که از نیروهای درمانی درون گروه استفاده میکند. همچنین از تعاملهای سازنده بین اعضاء و مداخلههای یک رهبر آزموده برای تغییر دادن رفتارها، افکار و احساسات غیر انطباقی افراد دچار آشفتگی روانی بهره میجوید. در دورهای که محدودیتهای مالی به طور فزاینده سختتر میگردند، تأکید بر رواندرمانی فردی کمتر میگردد، و رویکردهای دارویی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، بیماران بیشتری بیش از هر نوع درمان کلامی دیگر تحت مداوا با گروه درمانی قرار میگیرند. گروه درمانی هم در بیمارستان و هم به طور سرپایی، در مؤسسات، در واحدهای بستری شدن نسبی، خانههای نیمه راهی، در سطح جامعه، و کار شخصی قابل استفاده است. گروهدرمانی همچنین به وسعت توسط کسانی که تخصص بهداشت روانی نیستند به عنوان مکمل درمان اختلالات جسمی مورد استفاده قرار میگیرند. اصول گروه درمانی هم چنین با موفقیت در زمنیههای تجارت و آموزش به شکل آمادهسازی، حساسیت و نقشبازی قابل انطباق بودند.
رواندرمانی گروهی51 نوعی درمان است که در آن افراد دچار ناراحتی روانی که به دقت انتخاب شدهاند، زیر نظر درمانگری آموزش دیده، به منطور کمک به همدیگر برای تغییر دادن شخصیت خود، درگروهی قرار داده میشوند. با استفاده از انواعی از مانورهای تکنیکی و سازههای نظری، رهبر گروه از روابط متقابل اعضاء گروه برای ایجاد تغییر استفاده میکند.
انتخاب بیمار
برای تعیین تناسب برای گروهدرمانی درمانگر به اطلاعات زیادی احتیاج دارد، که در یک مصاحبه پالایشی یا غربالگری52 جمعآوری میشود. برای تشخیص عوامل پویائی، رفتاری و تشخیصی، روانپزشک باید سابقه دقیقی کسب کرده و معاینه روانی کامل به عمل آورد (رضاعی، 1391: 124).
اندازه
گروهدرمانی با گروههای کوچک مثل 3 نفر، و گروههای بزرگ مثل 15 نفر موفق بوده است، معهذا اکثراً درمانگرها 8 تا 10 نفر را تعداد مناسب برای گروه میدانند. در گروههای کوچک ممکن است تعامل کافی پیدا نشود، مگر اینکه اعضاء گروه آدمهای حرافی بوده باشند. درگروه بزرگ نیز، ممکن است تعامل بیشتر از آن باشد که اعضاء یا درمانگر بتوانند پیگیری نمایند.
بطور کلی جلسات گروه درمانی 1 تا 2 ساعت طول میکشد. معهذا، زمان انتخاب شده باید ثابت بوده باشد (پورافکاری، 1391: 45).
کندل (2005) بیان میکند که، گروههای مارتون در دهه 1970 خیل
ی رواج داشت امروزه چندان معمول نیستند. درمان مطول (یا گروه درمانی ماراتون) روشی است که در آن اعضاء 12 تا 72 ساعت را به طور مداوم با هم میگذرانند. نزدیکی تعاملی اجباری در جلسات مطول و محرومیت از خواب موجب از بین رفتن برخی از دفاعها آزاد شدن فرآیندهای عاطفی، و مکالمات صریحتر میگردد. معهذا جلسات مطول ممکن است برای کسانی که ایگو ضعیفتری دارند، مثل بیماران اسکیزوفرنیک و مرزی خطرناک باشد.
گروههای همگون و ناهمگون
بهطور کلی، اکثر درمانگرها معتقدند که باید گروه ناهمگون باشد تا حداکثر تعامل صورت بگیرد. بنابراین، گروه باید از اعضاء طبقات تشخیصی مختلف و با الگوهای رفتاری متفاوت انتخاب شوند، تمام نژادها، سطوح اجتماعی و زمینههای تحصیلی را دارا باشند، و در سنین مختلف و از هر دو جنس باشند.
بطور کلی، بیماران بین 20 تا 65 ساله را می توان بطور مؤثر در یک گروه قرار داد. تفاوتهای سنی سبب میشود که مدلهای فرزندـ والدین و برادر و خواهری پدید آید. به علاوه، ممکن است بیماران فرصتی پیدا کنند تا مسائل بین فردی را که به نظر غیر قابل تسلط میرسید بازسازی و اصلاح نمایند.
کودکان و نوجوانان را در گروههای مرکب از همسالان بهتر میتوان تحت درمان قرار داد. بعضی از نوجوانان به خوبی قادرند مطالب گروههای بالغ را، بدون توجه به محتوی هضم کنند. معهذا نباید آنها را از تجربه سازنده تعامل با همسالان، که ممکن است به گونهای دیگر قابل وصول نباشد، محروم نمود (Buckly, 2003:119).
گروههای باز در مقابل گروههای بسته
گروههای بسته تعداد و ترکیب معینی از بیماران دارند. اگر بیماری گروه را ترک کند، عضو جدیدی به جای او گرفته نمیشود؛ چنین گروههائی اصطلاحاً بسته نامیده میشوند. گروه باز گروهی است