صدا و سيما و مطبوعات
در جامعه ما، پس از جنگ تحميلي عراق بر ضد ايران، ارزشهاي اسلامي و فرهنگي به تدريج كمرنگ شد و اسراف نكردن، قناعت ورزيدن، سادهزيستي و مانند آن به تدريج ارزش خود را از دست داد. در كنار عوامل بسياري كه در اين زمينه مؤثر بودند، نقش وسايل ارتباط جمعي [1] بيش از ديگر عوامل بود.
دانشمندان ارتباطات براي وسايل ارتباط جمعي سه كاركرد مهم بيان ميكنند:
خبري و آموزشي: نقش وسايل ارتباطي، انتشار جريان رويدادهاي اجتماعي است، ولي برخي از اين وسايل بهويژه تلويزيون، اينترنت و ماهواره، با پخش برنامهها و فيلمها ميكوشند آموزههايي را با مُدهاي تازه و مناسب با فرهنگ خودشان به گيرندگان برنامه ارائه كنند.
راهنمايي و رهبري: رسانهها با توجه به ارزشهاي خاص هر جامعه، بايد به عنوان ابزاري در جهت خدمت به ارزشها و هنجارها باشند؛ امري كه در كشور ما ناديده گرفته شد و تلاش گرديد تا افكار و ايدههايي به مخاطب القا شود كه با هنجارهاي جامعه منافات داشت.
تفريحي و سرگرمي: وسايل ارتباط جمعي ميتوانند با ارائه برنامههاي گوناگون، اوقات فراغت خانوادهها را پر كنند و به طور موقت ذهن آنان را از مشكلات روزمره دور سازند.[2] رسانه هاي گروهي امروزه وظيفه اي بيش از ايجاد سرگرمي برعهده گرفته اند. تامپسون يکي از دانشمندان علوم ارتباطات در زمينه تأثير وسايل ارتباط جمعي بر زندگي و فرهنگ مي گويد:
« تنها اندکي از مردم منکر اين مسأله خواهند شد که ماهيت تجارب فرهنگي در جوامع مدرن تحت تأثير تکامل وسايل ارتباط جمعي قرار گرفته است . کتاب ها ، مجلات و روزنامه ها ، راديو، تلويزيون و سينما ، نوارکاست و ويدئو و ديگر وسايل ارتباط جمعي در زندگي ما نقش عمده اي بازي مي کنند. » [3]
امروزه رسانهها بهعنوان يكي از ابزار سمعي و بصري، به صورت مستقيم با روح و جان انسان در ارتباط است. رسانهها در كنار نهادهاي ديگري كه طرز تفكر جامعه را ميسازند، نقش مهمي بر عهده دارند. بررسيهاي روانشناسي اجتماعي نشان ميدهد رسانههاي گروهي، داراي چنان قدرتي هستند كه ميتوانند نسلي تازه در تاريخ انسان پديد آورند.از ميان رسانه اي ارتباط جمعي ، راديو و تلويزيون اهميت ويژه اي دارند؛ زيرا با استفاده از تکنيک و هنرهاي گوناگون سمعي و بصري و به شکل گسترده و فرگير، مخاطبان بسياري را زير پوشش قرار مي دهند.
سيد شهيدان اهل قلم ، سيد مرتضي آويني در اين باره ، جرياني را از يکي از فرماندهان قرارگاه رمضان نقل مي کند:
« شب هاي دوشنبه در تلويزيون عراق، سريالي جذاب درباره زندگي صدام حسين پخش مي شد که واکنش عجيبي را در مخاطبان آن برمي انگيخت . درآن هنگام از شب ، در شهرها و روستاهاي مرزي ايران، همه جا خلوت مي شد و مردم پاي تلويزيون براي سختي ها و مرارت هاي دوران کودکي و جواني صدام اشک مي ريختند. در دورترين روستاهاي خاموش کردنشين نيز مشکل تماشاي سريال را با يک ژنراتور برق حل کرده بودند و شب هاي دوشنبه حتي کردهاي مبارز نيز براي رنج هاي يکي از بزرگ ترين جنايت کاران تاريخ بشر اشک مي ريختند. » [4]
طي سالهاي اخير ، پخش آگهي هاي تجاري در صدا و سيما به شدت افزايش يافته است ودر گسترش فرهنگ تجمل گرايي نقش عمده اي دارد. با توجه به اين نکته که صدا و سيما تنها رسانه سمعي بصري کشور است و به طور معمول ايرانيها جند ساعت از روز را با اين رسانه سپري مي کنند، تاثير آگهي ها ي تجاري هم بر زندگي ايرانيان افزايش يافته است . دربيشتر فيلمهاي سينمايي و سريالهاي ايراني، به هنرپيشهها تازهترين لباسهاي مُدشده را ميپوشانند و در هر صحنه از فيلم، لباسها و زيورآلات جديدي جايگزين ميشود. در كشور ما، بيشتر فيلمها در خانههاي بزرگ و بسيار زيبا ساخته ميشوند. وسايل خانه مانند مبلمان، سرويس غذاخوري، آشپزخانه و وسايل آن، آخرين مُدهايي هستند كه به كار ميروند.
بيشتر فيلمهاي ايراني، خانوادههاي طبقه بالا را به نمايش ميگذارند كه تقليد طبقه متوسط و پايين را از آنان در پي دارد. نشان دادن زندگي هاي مرفه و متجمل براي تبليغ يک کالاي معمولي مثل مايع ظرفشويي و يا يک سفيد کننده و نشان دادن آرامش ، تميزي و نظافت، محبت مادرانه و پدرانه و هزاران ارزش ديگر فقط در زندگي هاي شيک و پر تجمل باعث مي شود بيننده هرچيز خوبي را در تجمل ببيند و بدين گونه کم کم خود تجمل به عنوان يک ارزش در اذهان مخاطبين جايگزين شود و ارزش هاي واقعي مثل ساده زيستي ، قناعت و صرفه جويي رنگ ببازد.
برخي عنوان ميكنند كه آگهيهاي تجاري به نفع مصرفكننده تمام ميشود؛ چون از اين راه، فروش انبوه كالاها آسان ميشود و فروش انبوه، توليد انبوه را به همراه دارد. اما اقتصاددانان معتقدند آگهي انبوه به جاي كاهش قيمتها، سبب تورم قيمت كالاها ميشود. افزون بر اين، رسانهها در تبليغ، هيچگونه مسئوليت و نظارتي بر كيفيت كالاها ندارند و هركه پول بيشتري بپردازد، در اولويت قرار ميگيرد.[5]
[1] رسانه هاي جمعي به تمام ابزارهاي غير شخصي ارتباط گفته مي شود كه به وسيله آن، پيام هاي ديداري و يا شنيداري به طور مستقيم به مخاطبان انتقال مي يابند، تلويزيون، راديو، سينما، اينترنت، ماهواره و مجلات، كتب و… در زمره رسانه هاي جمعي محسوب مي شوند.
[2] نك: علي اسدى، افكار عمومي و ارتباطات، تهران، سروش، 1371؛ فرامرز رفيعپور، وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزشهاي اجتماعى، تهران، كتاب فرا، 1378.
[3] لاري اسماور، ريچارداي پورتر و ليزا ا.استفاني ، ارتباط بين فرهنگ ها، ترجمه: غلام رضا کياني و سيد اکبر مير حسيني ،ص88
[4] برگرفته از: سيد مرتضي آويني، آينه جادو، ج1، ص195
[5] احمدعلي قانع، محدوديتهاي پيامرساني در قوانين ديني و بشرى، قم، بوستان كتاب، 1385، ص 40.
لينک جزييات بيشتر و دانلود اين پايان نامه:
نظر اسلام درباره تجمل گرايي