محمد جمیل العطار منقح و مصحح المسند مینویسد: «لاخلاف بین العلماء قاطبه ان احمد بن حنبل اماما فی الحدیث الشریف و مسنده شاهد علی سعه علمه و علو منزلته». [۹۸]
در تثبیت مرجعیت مسند احمد بن حنبل این نکته کافی است که ائمه مورد وثوق اهلسنت همانند مسلم، ابو داود، و پسران احمد بهنامهای صالح و عبدالله بهطور مستقیم و محقق ترمذی و نسائی و بخاری با واسطه، از آن روایت نقل نمودهاند. [۹۹]
عبدالحلیم الجندی در مورد المسند مینویسد:
«یمتاز مسند احمد بکثیر من وجوه الامتیاز: منها الضخامه و الشمول الذین قصرت دونهما المسندات کافه فعجزت عن مجاراته. فهو یحتوی ثلاثین الف حدیث غیر مکرر و عشره آلاف اخری مکرره و منها انه لم یروحدیثا الا عمن ثبتت له دیانته و صدقه و لم یطعن فی امانته فلیس فیه حدیث واحد منکر او مکذوب. . . . و یمتاز بانه المسند الذی یلحقه بالکتب الصحاح لقوته». [۱۰۰]
از عبارت فوق معلوم است که انبوهی و کثرت روایت و عدم همتایی آن در میان جوامع روایی اهلسنت و قابل وثوق بودن احادیث مروی و الحاق آن در اعتبار به صحاح سته، المسند را به کتاب مرجع و قابل اعتنا تبدیل کرده است.
ایشان در مورد جدیت ابنحنبل در انتخاب احادیث درست از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مینویسد: «انه کان یحرص علی روایه الحدیث موصول السند الی النبی (صلی الله علیه و آله) و انه کان یحرص علی التعدد فیسمع الواحد من عده وجوه لیضبطه باختیار و اصح الاسانید». [۱۰۱]
در دیدگاه برخی متفکرین، احمد بهعنوان پیشوای مسلمانان و شیخ السنه که بر مسلمین حق منت گذاری دارد توصیف شده است: «اما الامام احمد، فهو امام المسلمین و ازهد الائمه و شیخ الاسلام و افضل الاعلام فی عصره و شیخ السنه و صاحب المنه علی الامه». [۱۰۲]
ابوعبید او را فقیه ترین و شاخص ترین ائمه اهلسنت معرفی میکند که در اسلام مثل و مانند ندارد. [۱۰۳]
المدینی او را موید دین در شرایط خاص میداند. [۱۰۴]
یحیی بن معین با قسم جلاله متفرد بودن او را تایید میکند و مینویسد: «بهخدا قسم در زیر آسمان چه در شرق چه درغرب فقیه تر از احمد بن حنبل وجود ندارد». [۱۰۵]
حرمله از قول شافعی یکی از ائمه چهار گانه فقهی اهلسنت در مورد جایگاه علمی و اعلمیت احمد چنین نقل میکند: «ما خلفت ببغداد افقه و لا اورع و لا اعلم من احمد». [۱۰۶]
ذهبی در امامت و حجیت او در نقل حدیث ادعای اجماع میکند: «انتهت الیه الامامه فی الفقه و الحدیث و الاخلاص و الورع و اجمعوا علی انه ثقه و حجه امام». او در مورد کم بدیل بودن احمد بن حنبل ادامه میدهد:
احمد بن حنبل عالم عصر، زاهد زمان، محدث دنیا، مفتی عراق، عالم به سنت، گرفتار در محنت است و چشمها کمتر همانند او را میبینند. [۱۰۷]
اوصاف مذکور در مواردی توام با مبالغه است. هدف از ذکر آنها پذیرش مفاد آنها نیست بلکه ذکر اعتبار اندیشه های ابنحنبل در نزد عدهای از علمای اهلسنت است تا در مورد فضایل نقل شده اهلبیت (علیهم السلام) در آثار ابنحنبل قابل استناد باشد و زمینه جدال احسن را برای پیروان آن حضرات فراهم نماید.
ابنخلکان (۶۸۸-۶۰۸) ابنحنبل را پیشوای محدثان توصیف میکند که المسند را تصنیف کرد و در آن احادیثی جمع آوری نمود که در جاهای دیگر قابل دسترسی نیست. ابنخلکان ادامه میدهد:
«در موردش گفته شده که هزار هزار (یک میلیون) حدیث را حفظ کرده بود و از اصحاب امام شافعی و خواصش بود و همواره ملازم او بود تا اینکه شافعی بهمصر سفر کرد و در توصیف او گفت: بغداد را ترک کردم در حالی که پرهیزگارتر و فقیه تر از ابنحنبل در آنجا نبود». [۱۰۸]
وی در اعتبار بخشی به المسند و کتب ابنحنبل مینویسد: «جماعتی از جمله اسماعیل بخاری، مسلم نیشابوری از المسند حدیث نقل کردهاند و در معاصرینش همانندی در دانش و پرهیزگاری نداشت». [۱۰۹]
این دو محدث (بخاری و مسلم) از مولفین صحاح سته، معتبرترین کتب روایی اهلسنت هستند.
وجود یک میلیون حدیث در بین اهلسنت مشکوک و تردید آمیز است. ممکن است بهاحادیث غیر مدون در آن زمان اشاره شده است. المدینی برای توجیه عدد یک میلیون در کنار احادیث به «مسموعات وافره» اشاره میکند.[۱۱۰]
شروط احمد برای نقل حدیث در المسند نشان دهنده اهتمام وی به صحت روایات منقول است. در منابع متعددی از کتب محققین تاکید شده است که احمد بن حنبل سی هزار حدیث المسند را از بررسی هفتصد و پنجاه حدیث استخراج نموده است. [۱۱۱]
الجندی در مورد اعتبار بالای احادیث منقول در المسند،این کتاب را از قول احمد بن حنبل در موارد اختلافی، مرجع و حجت معرفی میکند: یقول احمد لولدیه و لحنبل ابن عمه:
هذا کتاب جمعته من سبعماه الف و خمسین الف حدیث فما اختلف فیه المسلمون من حدیث رسول الله (صلی الله علیه و آله) فارجعوا الیه فان وجدتموه فیه و الافلیس بحجه. [۱۱۲]
احمد بن حنبل بر اساس این نقل جایگاه مرجع برای کتاب خود قایل است و این مورد پذیرش ناقلین این سخن واقع شده است.
یکی از محققین معاصر مینویسد: «احمد در علم حدیث و علوم وابسته به آن جایگاه بلندی داشت.. به گفته ابو زرعه رازی احمد هزار هزار حدیث در حفظ داشت». [۱۱۳]
عبد الرزاق بن همام گفته است: «کسی را افقه و اورع از احمد ندیده ام». [۱۱۴]
او با هر گونه روش تاویلی برای آیات قرآن و احادیث منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) مخالف بود. [۱۱۵]
جمله مذکور راست کیشی او را در برخورد با روایت و در عین حال ظاهرگرایی اش را در معنی شناسی، [۱۱۶] نشان میدهد. احمد به سنت اهمیت بسیار میداد و مخالفت با سنت را بدعت میدانست. [۱۱۷]
او معتقد بود هر حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در المسند یافت نشد نباید حجت شمرده شود.[۱۱۸]
حجیت المسند و میزان و معیار بودن آن برای سنجش اعتبار کتب حدیثی دیگر بسیار محل تامل است.
ابوموسی المدینی در توثیق المسند اینگونه اظهار نظر میکند:
هذا الکتاب یعنی المسند اصل کبیر و مرجع وثیق لاصحاب الحدیث، انتقی من حدیث کثیر و مسموعات وافره، فجعله اماما و معتمدا و عند التنازع ملجا و مستندا. [۱۱۹]
در مطلب المدینی گزینشی بودن و انتخاب احادیث المسند از احادیث زیاد، [۱۲۰] مورد تاکید ویژه است و قابل اعتماد بودن روایتهای منقول در المسند را اثبات میکند.
المدینی معتقد است: «احمد در المسند روایتی نقل نمیکند مگر اینکه صدق و دیانت ناقل ثابت شود و در امین بودنش تشکیکی و تردیدی نباشد». [۱۲۱]
بهاین دلیل شرط المسند محکم تر و قوی تر از سنن ابی داود شمرده شده است. [۱۲۲]
ابومحمد القاسم بن الحسن الباقلانی نقل میکند که از ابوبکر ابی حامد فقیه شنیدم که میگفت از عبدالله بن احمد بن حنبل شنیدم که میگفت: بهپدر گفتم، «لم کرهت وضع الکتب و قد عملت المسند؟ فقال: عملت هذا الکتاب اماما اذا اختلف الناس فی سنه عن رسول الله (صلی الله علیه و آله) راجع الیه». [۱۲۳]
پیشوایی و راهگشایی المسند در موارد اختلافی حاکی از جایگاه بی بدیل آن در نزد احمد بن حنبل محدث بزرگ اهلسنت است.
در مرجعیت المسند بیان شده است: از فقیه برجسته محمد الیونینی نقل شده است که گفت: «تمام مطالب صحاح سته جز اندکی در المسند وجود دارد».[۱۲۴] در این عبارت در کنار صحاح معروف، به المسند بههمان میزان حتی بالاتر اعتبار بخشی شده است. شمس الدین الجزری متوفای ۸۳۳ معتقد است: «در روی زمین مهمتر از المسند کتابی وجود ندارد». [۱۲۵]
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |