دیدگاهای مختلف در مورد مدیریت ارتباط با مشتری
تعاریف پیشنهادی مختلفی راجع به CRM توسط خبرگان بازاریابی و سایر متخصصان در زمینه های مشابه ارائه شده است این تعاریف و مفاهیم تا حد زیادی شبیه به هم می باشند در این بخش به منظور ایجاد دید روشن تر در مورد CRM به بیان دیدگاه های مختلف موجود درباره آن می پردازیم دیدگاه های مختلف راجع به CRM به 5 دسته کلی تقسیم می شوند:
2-2-9-1- دیدگاه اول : تلقی CRM بهعنوان یک فرآیند
فرآیند کسب و کار به گروهی از فعالیت ها اطلاق می شود که ورودی های سازمان را به خروجی های مطلوب و مورد نظر سازمان تبدیل می نمایند (Davenport and Beers,2005 ِ ).
سریواستاوا 1 (2009 ).، CRM را بهعنوان یک فرآیند کلان تعریف می کند فرایندی که زیر فرایند های متعددی از جمله شناسایی انتظارات مشتری، ایجاد دانش مشتری و را در بر می گیرد این زیر فرایندها می تواند به نوبه خود به فرایند های خردتری ( مانند جمع آوری و ذخیره داده که فرایند های خردتری از زیر فرایند ایجاد دانش مشتری می باشند ). تقسیم می شوند هنگامی که دید فرایندی در مورد CRM اتخاذ می شود، برخی آن را به صورت یک فرایند کلی و کلان می دانند که کلیه فعالیت های سازمان را در جهت نیل به اهدافی نظیر ایجاد روابط پایدار، سودآور و متقابل با مشتریان در بر می گیرند برخی دیگر نیز آن را بهعنوان فرایندی می دانند که شامل مدیریت تعاملات مشتری با هدف ایجاد، برقراری و حفظ رابطه سودآور با وی در بلند مدت می باشد مورد اول CRM را بهعنوان یک فرایند کلی در نظر می گیرد در حالی که مورد دوم بر مدیریت تعامل با مشتری تمرکز دارد تحقیقات آکادمیک طرفدار دیدگاه فرایندی است (تارخ ، یزدانی فرد، مهربان، 1391، ص 68).
2-2-9-2 دیدگاه دوم: تلقی CRM بهعنوان یک استراتژی
در این دیدگاه استراتژی بهعنوان یک طرح کلی تخصیص منابع برای ایجاد وضیعت مطلوب تعریف می شود دید استراتژیک درمورد CRM بر این حقیقت تاکید دارد که منابع برای ایجاد و حفظ روابط با مشتریان باید بر اساس ارزش چرخه عمر آنها برای سازمان تخصیص یابد . این دیدگاه بیان می کند که همه مشتریان بطور یکسان با ارزش نیستند و بنابراین بیشینه نمودن سودآوری زمانی میسر است که منابع در روابط مشتریان سرمایه گذاری شود که بازده مطلوبی را به ارمغان آورد. در دیدگاه استراتژیک اگر سازمان ها بخواهند رابطه بلند مدتی را با مشتری داشته باشند، باید بطور پیوسته مشتریان خود را براساس چرخه عمر مورد انتظار، ارزیابی و اولویت دهی قرار دهند و تمرکز بر این بعد از CRM در جهت چگونگی توسعه و حفظ روابط نیست بلکه بیشتر بر چگونگی ایجاد رابطه ” صحیحی ” است که می تواند اثر مثبتی بر سودآوری سازمان داشته باشد از این رو در این دید از CRM روابط مشتری بهعنوان پرتفولیویی از دارایی ها و سرمایه های مورد نیاز در نظر گرفته می شود که برای به دست آوردن حداکثر سود سازمان، نیاز به مدیریت موثر آنها می باشد(تارخ ، یزدانی قرد ، مهربان، 1391،ص 75)
2-2-9-3 دیدگاه سوم: تلقی CRM بهعنوان یک فلسفه
تحقیقاتی که ریچهلد در سال 1966 داشت، نشان داد که ارتباط قوی بین وفاداری مشتری و سودآوری سازمان وجود دارد هنگامی که CRM بهعنوان یک فلسفه مطرح می شود، مؤثرترین روش برای دستیابی به وفاداری مشتریان جستجوی پیش کنشی جهت ایجاد و حفظ روابط بلند مدت با آنان است دید فلسفی CRM بر وفاداری مشتریان تاکید داشته و بطور غیر قابل اجتنابی با مفهوم بازاریابی در ارتباط است براساس این دیدگاه سازمان باید نسبت به مشتریان و نیازمندی های متغیر آنان پاسخگو و تاثیرپذیر باشد در واقع دیدگاه فلسفی راجع به CRM، بر این مسئله تاکید دارد که سازمان باید به طور پیوسته آنچه مشتریانش ارزش می دانند را ارائه داده و فرهنگ مشتری محوری را در خود ایجاد نماید (تارخ ، یزدانی فرد، مهربان، 1391، ص 89).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
تأثیر رسانه های اجتماعی و سیستم مدیریت مشتری محور بر عملکرد ارتباط با مشتری ( مورد مطالعه: نمایندگی های مجاز ایران خودرو استان گیلان)
