
هفتم و هشتم و نهم هجری به دلیل یورش مغولان به ایران و یورش تیمور وضع علمی ایران دچار دگرگونی های فراوانی شد. دوره صفویّه دوره انحطاط و بلکه زوال علوم عقلی در ایران است (فرشاد، 1365).
دوران کوتاه حکومتهای افشاریّه و زندیّه را، از نظر رشد علمی، باید دنباله دوره صفویّه شمرد، البته با گذشت زمان بار دیگر فعالیّتهای فکری و عقلی در میان جامعه ایرانی این دوره آغاز گردید. دوره قاجاریه نیز از نظر علمی بسیار فقیر بود، اما در نیمه دوّم قرن سیزدهم هجری موجبات رشد فکری و علمی این دوره به وجود آمد (شمیم، 1374).
وضعیّت علم و فنآوری در ایران و علل افول ایرانیان، قرنهاست که از دغدغههای مهم اندیشمندان و پژوهشگران و تعدادی از سیاستمداران ایران محسوب میشود. تحقیقاتی که در سال 1355 با دعوت از یک گروه فرانسوی برای شناخت مسائل تحقیقاتی و علمی انجام گردید و به طرح کانب مشهور شد در راستای تعیین علل افول علمی ایران بود (مضطرزاده، 1379). پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بررسی وضعیّت علم و فنآوری در کشور از طریق طرحهای پژوهشی و مقالههای متعدّد پیگیری شده است.
بحث تولید علم نخستین بار در سال 1365 در دانشگاه تهران مطرح شد، اما در آن زمان مورد توجه جدّی قرار نگرفت و فقط خمیرمایه اوّلیه آن شکل گرفت. در سال 1372، این بحث به شکل جدّیتری مطرح و تعریف شد. در این سال، دانشگاه تهران اعلام کرد به نویسندگانی که مقالات آنها در مجلات بینالمللی معتبر چاپ شود جوایز ارزندهای اهداء خواهد کرد و این نخستین گام برای اقدام جدّی در زمینه تولید علم بود. از سال 1379 به بعد تولید علم در حوزه پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد (موسوی موحدی، کیانی بختیاری و چمنی، 1383). امروزه واژه تولید علم در ادبیات کشور جایگاه ویژهای پیدا کرده است و در مستندات علمی و برنامههای توسعه و سند چشمانداز، هدف ارتقای تولید علم و احراز جایگاه نخست علمی قرار داده شده است (سبحانینژاد و افشار، 1388).
2-1-3- استفاده از روشهای کمّی در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
در دهههای 1950 و 1960، به دنبال افزایش حجم تولید اطلاعات علمی در حوزههای مختلف علمی، تعریف علم به گونهای متفاوت از آنچه مورد نظر بود، متجلّی گشت. صاحبنظران این دوره، علم را به معنای کمّیتهای قابل سنجش و قابل بازآفرینی تعریف کردند، و هر آنچه را که یافتههایش قابل تکرار و سنجش مجدّد باشد علم خواندند. به این ترتیب کیفیّتها باید به کمّیت تبدیل میشد و ارزش کیفیّتها با قیاس کمّی محاسبه میگردید. با کاربرد روشهای آماری و ریاضی در مباحث علمی، مباحث جدیدی با نامهای نوین پدید آمد که نام آنها ترکیبی از پسوند “سنجی” و اسامی حوزههای شناخته شده علمی بود. حوزههای علمی مانند روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و … به صورت روانسنجی، اقتصادسنجی، جامعهسنجی و … درآمدند ( امیرحسینی، 1371).
دانشمندان حوزه کتابداری و اطلاعرسانی نیز همانند علمای سایر حوزهها، تلاش کردند تا سنجش و اندازهگیری را به عنوان یکی از معیارهای علمی به این حوزه وارد نمایند. با به کارگیری روشهای کمّی، حوزههای جدیدی مانند کتابسنجی، کتابخانهسنجی، علمسنجی، اطلاعسنجی و وبسنجی در حیطه کتابداری و اطلاعرسانی وارد شده است که همگی مبتنی بر ارزیابی کمّی از فرآیند تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات هستند.
2-1-3-1- کتابسنجی
کتابسنجی از جمله روشهای کمّی است که به تجزیه و تحلیل دادهها در سطوح وسیع میپردازد. این واژه نخستین بار توسط پریچاد در سال 1969 به کار برده شد. پریچاد (1969) کتابسنجی را کاربرد ریاضیّات و روشهای آماری در بررسی و استفاده از کتابها و سایر وسایل ارتباطی تعریف میکند. کتابسنجی مقایسه کشورها، مؤسسات، دانشگاهها، دانشکدهها و غیره را بر اساس میزان تولید و تأثیر انتشارات علمی آنها امکانپذیر میسازد.
2-1-3-2- کتابخانهسنجی
سن گوپتا (1372) کتابخانهسنجی را روش تجزیه و تحلیل کمّی کلیه امور و فعالیّتهای کتابخانهای و موارد آن، از طریق کاربرد روشهای آماری و ریاضی به منظور جستوجوی راهحلهای مشکلات تعریف میکند. او هدف اصلی بررسیهای کتابخانهسنجی را، کمک به نسل جوان و انتقال دانش جدید به آنها، از طریق ایجاد کتابخانههایی میداند که بر اساس نیاز مراجعان آنها، مجموعهسازی میشود.
2-1-3-3- اطلاعسنجی
تیگ-ساتکلیف (1992) اطلاعسنجی را مطالعه جنبههای کمّی اطلاعات در هر شکلی؛ نه فقط پیشینهها و کتابشناسیها، و در هر گروه اجتماعی؛ نه فقط دانشمندان، تعریف میکند. حوزههای مورد پژوهش در مطالعات اطلاعسنجی عبارتند از: 1. قوانین کلاسیک 2. تحلیلهای استنادی 3. شاخصهای علمی 4. رشد و کهنگی اطلاعات 5. کاربرد منابع اطلاعاتی (علیجانی و کرمی، 1387).
2-1-3-4- وبسنجی
وبسنجی یکی از شاخههای پرکاربرد در کتابداری و اطلاعرسانی است. مبانی وبسنجی از روشهای کتابسنجی و علمسنجی گرفته شده است و اکنون برای انجام اغلب فعالیّتهای علمی در خصوص وب از آن استفاده می شود (حاجیزین العابدینی و عصاره، 1386).
بجورنبورن و اینگورسن (2004) وبسنجی را مطالعه جنبههای کمّی ساخت و استفاده از منابع اطلاعاتی، ساختارها و فنآوریها در وب با کمک گرفتن از کتابسنجی و اطلاعسنجی تعریف میکنند.
2-1-3-5- علمسنجی
علمسنجی یکی از رایجترین روشهای ارزیابی فعالیّتهای علمی است. این حوزه مطالعاتی به رغم آن که با حوزههای مشابه دیگر نظیر کتابسنجی و اطلاعسنجی به لحاظ روششناختی همپوشانی دارد از نظر موضوع مورد تأکید در پژوهشهای مربوط، دارای تمایزاتی است. به عقیده عصاره کاربرد کتابسنجی در بررسیهای مربوط به کتابخانه و کتابداری است، علمسنجی به مطالعه و ارزیابی متون علمی میپردازد و بیشتر در سیاستگزاریهای علمی کاربرد دارد و اطلاعسنجی بر مطالعه و ساختار ویژگیهای علم اطلاعات تأکید دارد (عصاره، 1384).
به عقیده براون (1374) و همکاران علمسنجی جنبههای کمّی تولید و باروری، ترویج و انتشار، و نیز استفاده از اطلاعات علمی را به منظور مشارکت در فهم دقیقتر مکانیسم پژوهشی علمی به عنوان فعالیّتی اجتماعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
در علمسنجی، از روشهای آماری و اندازهگیری برای تعیین معیارهای رشد و توسعهی علوم و سطوح گسترش آن، و نیز تأثیر و تأثر آن در جوامع مختلف بشری استفاده میشود. این روش در روسیه شوروی پدید آمد و کشورهای اروپای شرقی، از این روش برای اندازهگیری کمّی علوم در سطوح ملّی و بینالمللی مؤسسات دولتی و خصوصی استفاده کردند. دوبروف و کارنوا اوّلین کسانی بودند که واژه علمسنجی را ابداع کردند. آنها علمسنجی را به عنوان اندازهگیری فرایند انفورماتیک تعریف کردند. بر طبق نظر میخائیلف انفورماتیک عبارت است از اصول علمی که ساختار و ویژگیهای اطلاعات علمی را بررسی میکند و قوانین فرایندهای این ارتباطات را نیز مورد بحث قرار میدهد (سن گوپتا، 1372). علمسنجی در شرق توسط نالیموف و ملچنکو (1969؛ نقل در عصاره، 1376) مطرح شد.
نقطه آغاز برای گسترش کتابسنجی و علمسنجی، پیدایش نمایه استنادی متون علمی بود که در سال 1965 توسط یوجین گارفیلد معرفی شد. این نمایه تحلیلهای شبکههای استنادی را در علوم امکانپذیر میساخت (سهیلی و عصاره، 1387). پرایس یکی از برجستهترین مروّجین استفاده از بانک اطلاعاتی نمایه استنادی علوم، به عنوان ابزار مطالعه کمّی و آماری علم میباشد (براون 1374).
علمسنجی به عنوان ابزار معتبری در ارزیابی مواد و منابع شناخته شده است و همچنین در ارزیابی علمی و مقایسه کشورها، دانشگاهها، دانشکدهها و حتی دانشمندان به طور انفرادی و بر اساس انتشارات علمی آنها به کار برده میشود.
2-1-3-5-1- تولید علم
منظور از تولید علم یک موضوع دست اوّل است که پس از داوری دقیق و تخصّصی در مجلات معتبر بینالمللی چاپ و در پایگاههای معتبر نمایه شود و سپس در دسترس دیگران قرار گرفته و مورد استناد بینالمللی قرار گیرد (موسوی موحدی، کیانی بختیاری و چمنی، 1383).
2-1-3-5-2- زبان تولیدات علمی
زبان مورد استفاده در انتشار مدارک علمی به عنوان یکی از مشخّصههای قابل توجه در بررسیهای علمسنجی شمرده میشود. تنوّع زبانی تولیدات علمی در هر کشوری میتواند بیانکننده توانایی پدیدآورندگان آن کشور به نوشتن متون علمی به زبانهای مختلف باشد. تنوّع زبانی تولیدات علمی در هر کشوری، همچنین میتواند زمینه ارتقاء رتبه علمی آن کشور را فراهم آورد (نوروزی چاکلی و همکاران 1386). تنوّع زبانی در بحث استنادها هم عاملی تعیینکننده است و در تعداد استنادها اهمیّت بسزایی دارد. به عبارت دیگر زبان یکی از عوامل مهم در جذب استناد و اعتبار برای مقاله است (نوروزی، 1388).
2-1-3-5-3- نوع تولیدات علمی
مؤسسه اطلاعات علمی به منظور فراهم آوردن امکان ارزیابی دقیق تولیدات علمی، تمامی تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه وبآوساینس را از نظر نوع مجاری انتشار، به انواع مختلفی تقسیم کرده است که تا زمان انجام این پژوهش به 36 نوع تقسیم شده است
(پیوست 1). افزایش تنوّع تولیدات علمی نمایه شده کشورها و سازمانها در این پایگاه، افزایش توجّه آنها را به انواع مدارک قابل نمایهسازی شدن در پایگاه نشان میدهد.
2-1-3-5-4- استناد
در پژوهشهای علمی استناد از اهمیت و جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. معمولا پژوهشگران در نوشتههای خود به آثاری که با نوشتههای آنها ارتباط موضوعی دارد ارجاع میدهند و از این آثار در جهت تأیید نظر خود و یا نشان دادن تفاوت نظر خود با اندیشهها و یافتههای پیشین استفاده میکنند. این آثار را استناد شده یا سند، و نوشتهای را که به آن استناد میکنند استنادکننده یا متن مینامند (مدیرامانی، 1381).
امروزه از استناد به عنوان شاخصی مهم در سنجش و ارزیابی تولیدات علمی استفاده میشود و اعتبار یک مقاله علمی بر اساس تأثیری که بر نوشتههای بعدی میگذارد تعیین میگردد. بنابراین، هر مقاله علمی به عنوان حلقهای از یک زنجیره، با مقالات قبل و بعد از خود مقایسه و سنجیده میشود با این فرض که مقالاتی که در حوزه خود مؤثرتر بودهاند بیشتر توسط پژوهشگران مورد استناد قرار گرفتهاند (جوکار و ابراهیمی، 1386).
2-1-3-5-5- تحلیل استنادی
تحلیل استنادی یکی از متداولترین فنون کتابسنجی است که در آن قواعد حاکم بر رابطه میان مدرک استناد دهنده (متن) و مدرک مورد استناد (سند)، مطالعه می شود (حری، 1381). مطالعات در زمینه تحلیل استنادی، اوّلین بار توسط گراس و گراس در سال 1927 انجام شد و سپس توسط براون، گارفیلد، مارتین و دیگران دنبال شد (امیرحسینی، 1371).
تحلیل استنادی در مطالعات علمسنجی و اطلاعسنجی نیز کاربرد دارد. در تحلیل استنادی با شمارش تعداد مدارک تولید شده و تعداد استنادهای متعلق به آنها مدارک پراستفاده شناسایی و معرفی میشوند (عصاره، 1384). از روشهای کتابسنجی و تحلیل استنادی برای شناسایی پژوهشگران کلیدی و فعّال، آثار علمی پراستناد و پر استفاده شده، مجلههای هسته و اصلی یک رشته، مقایسه تولید علمی کشورها و دانشگاهها استفاده میشود (عصاره، 1376). تحلیل استنادی در تعیین تأثیر منابع، شناخت ساختار فکری و ردیابی جریان اطلاعات در یک رشته خاص نیز مورد استفاده قرار میگیرد (زائو، 2007). ارزیابی استنادها از طریق تحلیل استنادی به منظور کشف تأثیراتشان در منابع کاری ارزشمند است.
مهمترین استفاده تحلیل استنادی، بالا بردن کیفیّت پژوهش با رد گرفتن استنادها و رسیدن به پژوهشهای درجه اول است (عمرانی، 1386). این تصوّر وجود دارد که بین کیفیّت و تعداد استنادهای متعلق به مدرکی استناد شده رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر استنادهای بیشتر به یک مدرک، نشاندهنده کیفیّت بهتر آن مدرک است (عصاره، 1377). با ظهور نمایه استنادی علوم که مؤسسه اطلاعات علمی در سال 1963 منتشر ساخت، استفاده از این منبع به عنوان ابزاری برای مطالعات و تحلیل های گوناگون رواج یافت (حری، 1381).
2-1-3-5-6- ضریب تأثیر
ضریب تأثیر به عنوان یکی از مهمترین و در عین حال پرکاربردترین شاخص ارزیابی نشریات در مؤسسه اطلاعات علمی به شمار میرود (امانی و بابااحمدی، 1384). این شاخص برای نخستین بار در سال 1995 توسط گارفیلد مطرح شد (گارفیلد، 1995). گرچه ضریب تأثیر ابزار کاملی برای اندازهگیری کیفیّت مقالهها نمیباشد، ولی از آنجا که روش بهتری وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به دیگر معیارها برای ارزیابی علمی از مزایایی برخوردار میباشد، میتواند به عنوان روش مناسبی برای ارزیابی علمی محسوب شود (گارفیلد، 1999).
با بهره گرفتن از ضریب تأثیر میانگین مقالات مورد استفاده قرار گرفته در یک نشریّه طی یک سال معیّن معلوم میشود. ضریب تأثیر یک مجله از نسبت بین تعداد استنادهای دریافتی به مقالات انتشار یافته در طول یک دوره زمانی معیّن محاسبه میشود. دورهای که برای بررسی در نظر گرفته میشود معمولاً یک دوره دو ساله میباشد (عصاره، 1380ب). برای محاسبه این شاخص از بانک مقالات علمی مؤسسه تامسون استفاده میشود. این بانک اطّلاعاتی جامعترین و معتبرترین بانک مقالات علمی است که در آن مقالات هزاران مجله از سراسر دنیا همراه با میزان استناد به آنها نمایه میشوند (شریفی، 1382). مؤسسه انتشارات علمی همه ساله ضریب تأثیر مجلههای علمی را بر مبنای ارجاعات به آنها محاسبه کرده و در مجله گزارشهای استنادی یا جیسیآر منتشر مینماید.
2-1-3-5-7- پراستنادترین نویسندگان
مؤسسه علمی تامسون از جمله سازمانهایی است که با ارائه الگویی مناسب جهت بررسی مقالات منتشر شده و استنادهای به کار رفته در نگارش آنها، به معرفی پراستنادترین مقالات و شناسایی نویسندگان برتر در حوزههای موضوعی مختلف اقدام می کند. نسبت استناد به مقاله یک نویسنده، یکی از شاخصهایی است که توسط این مؤسسه برای رتبهبندی پژوهشگران و دانشگاههای جهان استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که به طور متوسط هر پژوهشگر یا دانشگاه به ازای هر مقاله خود چند استناد دریافت کرده است. نویسنده یا مقالهای که مدام مورد استناد قرار میگیرد دارای تأثیر علمی بر حوزه خود میباشد.
2-1-3-5-8- پرکارترین نویسندگان
رتبهبندی پرکارترین نویسنده بر اساس تعداد مقالات منحصر به فردی میباشد که هر نویسنده در طول دوره زمانی خاص منتشر نموده و در وبآوساینس نمایه شده است.
2-1-3-5- 9- مشارکت علمی
ما در عصری زندگی میکنیم که با پدیده جهانی شدن و رشد ارتباطات همهجانبه روبرو هستیم. در چنین شرایطی متخصّصان و پژوهشگران ناچارند به ارتباطات بیشتر و همکاری علمی و تألیف مشترک روی آورند چرا که کمتر فرد متخصّصی میتواند در این شرایط تمام تخصّص، مهارت، امکانات و منابع لازم را برای رفع مشکلات پژوهشی فراهم آورد (رحیمی و فتاحی، 1386). ساتیانارایانا و راتناکار (1989) مشارکت علمی را مینیاتوری از ارتباطات علمی میدانند و معتقدند این پدیده زمانی شکل میگیرد که دو یا چند نویسنده در انجام یک پژوهش، تهیّه منابع و … با یکدیگر همکاری نمایند.
مشارکتهای علمی میتواند چشماندازهای تازهای از فعالیّت را به روی پژوهشگران و دانشمندان باز نماید. به اشتراکگذاری منابع انسانی، مالی، تجهیزات و نظایر آن از مزایای مشارکت علمی میباشد (حسنزاده، بقایی و نوروزی چاکلی، 1387 ). مشارکت علمی همچنین باعث تبادل مناسب ایدهها، افزایش کیفیّت مقالات مشارکتی و دریافت استنادهای بیشتر میشود (عصاره و ویلسون، 1384) .
اخیراً مجلات معتبر ترجیح میدهند مقالاتی را چاپ نمایند که حاصل تلاش مشترک دو یا چند نویسنده است و این امر اهمیّت و مزایای مشارکت علمی را نمایان میسازد. بنابراین، بررسی دلایل و مزایای مشارکت علمی، علّت تمایل مجلات به چاپ مقالات چند نویسندهای و نیز افزایش مشارکت علمی در میا